ده روزه اومدیم رشت. ده روزه بین یه عده خجستهدل زندگی میکنم و چقدر تخمی و سخته اینجور زندگی. درک کردن کسایی که دغدغهشون به شکم و گردش خلاصه میشه سخته. کاش لااقل اهل عرق بودن اما یا نیستن یا جلو من وانمود میکنن که نیستن. اگه ماشین داشتم روز دومبرمیگشتم تهران. فردا سیزده بدره خدا رحم کنه ۴ روزه دارن برنامه میچینن.
دلم یه دوست میخواد برم پیشش زار بزنم. خسته شدم از همه...
برچسب : نویسنده : mmilad2barea بازدید : 126 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:39
برگشتیم تهران. جواد آوردمون، دمش گرم.
وارد خونه که شدیم تمام غم و اضطراب و استرس دنیا اومد توو وجودم. هرکاری انجام دادم بلکه آروم بگیرم، کتاب، سیگار، پارک و پیادهروی، موسیقی... نشد
تابلو آرزوها...برچسب : نویسنده : mmilad2barea بازدید : 145 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:39
برچسب : نویسنده : mmilad2barea بازدید : 125 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:39